به او بگویید..........

 

به او بگویید دوستش دارم، به او که تنش بوی گلهای سرخ را میدهد، به او که با جادوی کلامش زیباترین لغات را شناختم، به او که لحن صدایش دلپذیرترین آهنگ است، به او که نگاهش به گرمییه آفتاب و لبانش به سرخیه شقایق ودلش به زلالییه باران است، به او که برای من مینویسد،

مینویسد از باران، از شبنم، از گرمای عشق و ..................

 

به او بگویید دوستش دارم ، به او که قلبش به وسعت دریاییست که قایق کوچک دل من درآن غرق شده، به او که مرا از این زمین خاکی به سرزمین نورو شعرو ترانه برد، و چشمهایم را به دنیایی پر از زیبایی باز کرد

 

به او بگویید دوستش دارم، به او که صدای پایش را میشنوم، به او که لحن کلامش را میشناسم ، به او که عمق نگاهش را میفهمم، به او که ............

 

به او بگویید دوستش دارم، به او که گل همیشه بهارمن است، به او که قشنگترین بهانه برای بودن من است وبه او که عشق جاودانه من است

 

----------------------------------------------------------------

 

ای همه آرامشم از تو پریشانت نبینم

 

چون شب خاکستری سر در گریبانت نبینم

 

ای تو در چشمان من یک پنجره لبخند شادی

 

همچو ابر سوگوار اینگونه گریانت نبینم

 

ای پر از شوق رهائی رفته تا اوج ستاره

 

در میان کوچه ها افتان و خیزانت نبینم

 

مرغک عاشق کجا شد شور آواز قشنگت

 

در قفس چون قلب خود هر لحظه نالانت نبینم

 

تکیه کن بر شانه ام ای شاخه نیلوفری رنگ

 

تا غم بی تکیه گاهی را به چشمانت نبینم

 

قصه دلتنگیت را خوب من بگذار و بگذر

 

گریه دریاچه ها را تا به دامانت نبینم

 

کاشکی قسمت کنی غمهای خود را با دل من

 

تا که سیل اشک را زین بیش مهمانت نبینم

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد