نمی بخشمت ....

          بخاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی ....

                               بخاطر تمام غمهایی که بر صورتم نشاندی ....

             نمی بخشمت ....

                      بخاطر دلی که برایم شکستی .... ..

                             بخاطر احساسی که برایم پرپر کردی .....

        نمی بخشمت ....

                  بخاطر زخمی که بر وجودم نشاندی .....

                                    بخاطر نمکی که بر زخمم گذاردی ....

                و می بخشمت بخاطر عشقی که بر قلبم حک کردی

 

عاشقانه ترین نگاهم را روی قایقی از باد نشاندم وپارو زنان سوی تو فرستادم وقتی به ساحل نگاه تو رسید تو چشمانت را بستی و قایقم ، غرق شد...

 

 

دستهایت تکیه گاهم بود و نیست

عشق تو پشت و پناهم بود و نیست

حیف!آن وقتی که عاشق شد دلم

چیز سبزی در نگاهم بود و نیست

عشق این سرمایه بازار دل

آب این روی سیاهم بود و نیست

یاد ان ایام مشتاقی بخیر

عاشقی تنها گناهم بود و نیست

                     

یه پنجره با یه قفس

یه حنجره بی هم نفس

سهم من از بودن تو ، یه خاطره است همین وبس

تو این مثلث غریب  ستاره هارو خط زدم

دارم به آخر می رسم  از اون ور شب اومدم

یه شب که مثل مرصیه  خیمه زده رو باورم

می خوام تو این سکوت تلخ  صداتو از یاد ببرم

بزار که کوله بارم و رو شونه ی شب بزارم

باید که از اینجا بِرم ،  فرصت موندن ندارم

داغِ ترانه تو نگام  .. ..

 شوق رسیدن تو تنم ..  ..

تو حجم سردِ این قفس ، منتظر پر زدنم

من از تبار غربتم

از آرزوهای محال ........................

قصّه ی ما تموم شده با یه علامت سوال  ؟

بزار که کوله بارم و رو شونه ی شب بزارم

باید که از اینجا برم  فرصت موندن ندارم .

 

رفتی و از رفتن تو ، قلب آیینه شکسته

کوچه ها در خلوت شب ، پنجره ها همه بسته

آسمان خاکستری رنگ ، بغض باران در نگاهش

خنجری در سینه دارد ، توده ی ابر سیاهش

بی تو من از نسل بارانم .. بارانم .. بارانم .....

چون ابر بهارانم ، گریانم .. گریانم .. گریانم ......

بی تو من با چشم گریان سیل غم بُرد آشیانم

خواب سرخ بوسه هایت می نشیند بر لبانم

کوه و می زارم رو دوشم

رخت هر جنگ و می پوشم

ماه و از دریا می گیرم

شیره ی سنگ و میدوشم

میارم ماه و تو خونه

می گیرم باد و نشونه

همه ی خاک زمین و می شمُرم دونه به دونه .. .. ..

اگه چشمات بگن آره ، هیچ کدوم کاری نداره

اگه چشمات بگن آره ، هیچ کدوم کاری نداره

دنیارو کولم می گیرم

روزی صد دفعه می میرم

می کَنم ستاره هارو ، جلوی چشات می گیرم

چشات حُرمت زمینه

یه قشنگ نازنینه

تو اگه می خوای نزارم هیچ کسی تو رو ببینه

اگه چشمات بگن آره هیچ کدوم کاری نداره...........

تو از قلب پاکم خبر نداشتی

تو عالم یه رنگی که مارو کاشتی

نگو که این جدایی کار خدا بود

مشکل فقط همین بود دوستم نداشتی

هر وقت می خواستم بگم یه با وفا باش

تو این همه غریبه یه آشنا باش

دلم تو سینه داد زد این التماسه

فکر غرور این دل محض خدا باش

نه جای قهر گذاشتی نه جای آشتی

گفتی هوات و دارم اما نداشتی

نه اینکه تو عشقت من کم آوردم

مشکل فقط همین بود دوستم نداشتی

شاید در این بازی قلبت بشه رازی مارو شکستی

حالا که می سوزم از آتش عشقت خاموش نشستی

در غایت خوبی تو چیزی کم نزاشتی

مشکل فقط همین بود دوسم نداشتی .