آه..........

بی‌تو می‌کشم بر دوش کوله‌بار غربت را
پرسه می‌زنم تنها کوچه‌های خلوت را

خسته از دل تنگم بر می‌آورم آهی
بعد بی‌تو می‌خوانم شعر «کوچه» را گاهی

آه ! با من ِبی‌تو کوچه‌ها همه سردند
نیستی چه می‌دانی؛ با دلم چه‌ها کردند؟

ساده‌لوحی‌ام را باش؛ هر کسی که می‌آید
با خودم می‌اندیشم: این یکی تویی شاید!

کوچه‌ای که یادت هست، بی‌عبور دلگیر است
خواب دیده‌ام یک‌شب می‌رسی ولی دیر است

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد