اعلامیه ی مردانه!

1- درست است که ما بعضی مواقع به شما فکر نمیکنیم، ولی دنیا که به آخر نمیرسه؟ چرا اینو درک نمیکنین بابا؟


1- وقـتی جایی داریم میریم، به پیر، به پیغمبر، هرچی میپوشین قشنگه و بهتون میاد! اینقــدر سئوال نکنید!

1- چپ میریم‌، راست میریم،‌ آبغوره میگیری، به جون خودم وخودت یه کارخونه آبغوره‌گیری بزن پول توشـه!

1- بابا هرچی میخواین رو راست بگین! چرا طفـــره میرین؟ به ما چه که شوهرخواهرت برای خواهرت گردنبند مروارید خریده؟ منظورتون چیه؟!

1- حواس ندارم خب! چرا قهر میکنی؟! خب آدمیزاد یادش میره تولدت و سالگرد ازدواجمون کی بوده! دو روز قبلش بهم یادآوری کنی میمیری؟

1- بابا ! من نوکرتم! شما فقط هم با «آره» و «نــه»‌ جوابمو بدی کافــیه! دلیل و برهان و این چیزا نمیخواد دیگه!

1- وقـتی مشـکلی داری که میتونم حلش کنم، بیا نوکرتم هسـتم. ولی اگه فـقط میخوای درد دل کنی و خودتو لوس کنی، من نوکرتم! دست از سر ما ور دار! برو به دوســتات تلفن کن!‌

1- اگه میگی 17 ماهه که سردردی داری و نمیشـه بهت نزدیک شد،‌ پس قضــیه جدیه! برو پیش دکـتر خب!

1- بابا! بنزین زدن که کاری نداره!! جون مادرت خودت بزن!‌

1- اگه یه چیزی گفـتیم که ازش دو جور برداشت کرد، به خدا منظـور ما اون برداشـت خوبه بوده!‌ آتیش به پا نکن!

1- حسودی نکن نوکرتم! بهـت هم بر نخوره! خدا چشم داده برای دیدن و لذت بردن از زیبائی‌ها!

1- آخه من نوکرتم! تمام زندگیمون که نمیتونه مثل اون سه چهار هـفـته اول باشـه! چرا نمیفهــمی؟

1- بابا! من که علم غیب ندارم، از اونچه که تو کله سرکار خانوم هم میگذره خبر ندارم! از روی چشمات هم نمیفـهمم چــته! زبون که داری ماشــالله! خودت بگو دردت چیه!

1- وقـتی میپرسم «چه شـده؟» و تو میگی «هیچی!»، ما که میدونیم داری دروغ میگی و «یه چیزی شـده!» ولی به روی خودمون نمیاریم که درگیر عواقب وخیم بعــدی‌اش نشــیم!
... همین!

اگه پسرا نبودن

اگه پسرا نبودن کی مامانا رو دق می داد؟


اگه پسرا نبودن کی خونه رو می کرد باغ وحش؟


اگه پسرا نبودن تو دانشگاه استاد کیو ضایع می کرد؟


اگه پسرا نبودن دخترا به چی می خندیدن؟


اگه پسرا نبودن دخترا کیو سر کار می ذاشتن؟


اگه پسرا نبودن دخترا کیو تیغ می زدن؟


اگه پسرا نبودن کی تو کلاس می رفت گچ می یاورد؟


اگه پسرا نبودن کی اشغالا رو می ذاشت جلوی در؟


اسم من

با من اسم این شب و زمــزمــه کـردی

        مـیـدونــم بــری دیــگه بـر نــمی گـردی


            رفـتـه از یــــاد تــو حرفـایی که گـفـتـم

                دیگه کم کم دارم از چشمات می افتم


                    تــو بـگو بــی تــو بـه عـشق کی بنازم

                        دارم ایــن زندگی رو به چـی مـی بـازم


                            تـــــو بــری مـثـل تــــو از کـجـا بــیــارم

                                تـــــو نـبـاشـی دیگه سـایه ای نــدارم


                                    تو گوشم داد میزنی به پــات نـــسـوزم

                                        نمی دونی بی تو مــرگه شـتب و روزم



                                        دیــگـه طاقـــت نــداره ایــن دل داغــون

                                    عــاشقی تـوی چـشمام نمیشه پنهون


                                تــو بـگو بــی تــو بـه عـشق کی بنازم

                            دارم ایــن زندگی رو به چـی مـی بـازم


                        تـــــو بــری مـثـل تــــو از کـجـا بــیــارم

                    تـــــو نـبـاشـی دیگه سـایه ای نــدارم


                اگـه ایــن ســـوال کــهــنه بـی جـوابـه

            اگـه حـتـی تــورو داشتـن مـثـل خـوابه


        بــزار ایــن خـیـال خـوش مـن و بـگـیـره

    بــزار ایــن قـصـه بــا دسـت تــو بـمـیره

جوک و اس ام اس

یک حقیقت زندگی: هر چقدر به دیگران کمک کنی چند برابر ش از جایی که فکرشو نمکنی بهت کمک میشه میگی نه؟ شماره حساب منو یادداشت کن..........
---------------------------------------------------
سرنوشت سه دفعه بهت دروغ میگه؟ اولین بار وقتی به دنیات میاره دومین بار وقتی عاشقت میکنه سومین بار هم زندگی رو ازت میگیره تا بفهمی همش خواب بود و بس
---------------------------------------------------
خیلی سخته که ببینی یه آهو اسیر پنجه های یه شیر شده!!! ولی تلخ تر از اون اینه که ببینی یه شیر اسیر چشمهای یه آهو شد
---------------------------------------------------
اگر می خواهید زندگی جدیدی داشته باشید با ما تماس بگیرید.. (سازمان بازیافت زباله)
---------------------------------------------------
من سر راه تو دامی از عشق پهن کردم ولی تو به سرعت از کنار آن رد شدی و گفتی میگ میگ.. . .

---------------------------------------------------
می دونی چرا من هیچوقت صدقه نمی دم؟؟؟
چون نمی خوام تو از من دور بشی.. آخه میگن صدقه بلا رو از آدم دور می کنه

---------------------------------------------------
امیدوارم امشب که می خوابی قشنگترین و بهترین آدم دنیا رو تو خواب ببینی، ولی سعی کن بهش عادت نکنی. آخه من هر شب نمی تونم بیام تو خوابت!
---------------------------------------------------
امیدوارم امشب که می خوابی قشنگترین و بهترین آدم دنیا رو تو خواب ببینی، ولی سعی کن بهش عادت نکنی. آخه من هر شب نمی تونم بیام تو خوابت!
---------------------------------------------------
نگاهت همچون باران است و قلبم همچون کویر و می دانی که کویر بدون باران زنده است. پس برو بمیر
---------------------------------------------------
زمانی که انسانها به به درختان می رسند و با بی رحمی آن را قطع می کنند و آن درختان به درون رودخانه ی جاری و روان می افتد عجب شلپی میکنه ها!!

---------------------------------------------------
نمکیه به دختره شماره میده. دختره میگه از کی تا حالا؟ نمکیه میگه از وقتی ایرانسل اومده
---------------------------------------------------
بد ترین درد این نیست که عشقت بمیره، بد ترین درد این نیست که به اونی که دوستش داری نرسی بد

---------------------------------------------------

ترین درد این نیست که عشقت ندونه دوسش داری، بد ترین درد اینه که دستشویی داشته باشی اما دستشویی اونورا نباشه
---------------------------------------------------
اگر به نیت 124000 پیغمبر ، 124000 اس ام اس بفرستید ، آخر ماه خبر خوشی از جانب مخابرات دریافت می کنید
---------------------------------------------------
دوست دارم یه سنگ بردارم و روی اون بنویسم: دلم برات تنگ شده و اونو محکم بکوبونم توی سرت تا بفهمی که فراموش کردن من چقدر سخت و دردناک

---------------------------------------------------
از شرکت پگاه مزاحمتون میشم عکستون روی شیشه ی شیر قدیمی شده لطفا یه عکس جدید برامون بفرستید
---------------------------------------------------
هزار شاخه گل رز ... یه بغل پیچک سبز ... یه سبد سیب و انار... همش رو می سپارم به تو ... ببر سر چهارراه بفروش... سودش هم نصف نصف
---------------------------------------------------
خوردن شیرینی خیلی راحته، خواندن داستان شیرین خیلی راحته، اما پیدا کردن دوست شیرین خیلی سخته! خدای من، تو چطوری منو پیدا کردی؟
---------------------------------------------------
اگه ده تا گل گرفتی دستت و رفتی جلوی اینه 11 تا گل قشنگ دیدی اصلا تعجب نکن این نشون میده هم کوری هم خنگی و هم دچار توهم شدی
---------------------------------------------------
حیف که فقط تو یکیو دارم اگر از تو یه عالمه داشتم... الان گاوداری داشتم!

---------------------------------------------------
اگه فرهاد شیرین رو یادش بره. اگه مجنون لیلی رو یادش بره. اگه پرنده پروازو یادش بره من هیچ وقت پول قبض تلفن هایی که دادم برات اس ام اس میدم رو یادم نمی ره

---------------------------------------------------
خرس‌ها با یه ظرف عسل خر میشن، اسب با چند حبه قند، سگ با یه مقدار استخوان، مرد با زن زیبا، راستی تو هنوز موز دوست داری؟

شما چه فکر می کنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

روزی مردی ثروتمند در اتومبیل جدید و گران قیمت خود با سرعت فراوان از خیابان کم رفت و آمدی می گذشت. ناگهان از بین دو اتومبیل پارک شده در کنار خیابان یک پسر بچه پاره آجری به سمت او پرتاب کرد.پاره آجر به اتومبیل او برخورد کرد . مرد پایش را روی ترمز گذاشت و سریع پیاده شد و دید که اتومبیلش صدمه زیادی دیده است. به طرف پسرک رفت و او را سرزنش کرد.پسرک گریان با تلاش فراوان بالاخره توانست
توجه مرد را به سمت پیاده رو، جایی که برادر فلجش از روی صندلی چرخدار به زمین افتاده بود جلب کند. پسرک گفت:اینجا خیابان خلوتی است و به ندرت کسی از آن عبور می کند. برادر بزرگم از روی صندلی چرخدارش به زمین افتاده و من زور کافی برای بلند کردنش ندارم. برای اینکه شما را متوقف کتم ناچار شدم از این پاره آجر استفاده کنم.
 مرد بسیار متاثر شد و از پسر عذر خواهی کرد. برادر پسرک را بلند کرد و روی صندلی نشاند و سوار اتومبیل گرانقیمتش شد و به راهش ادامه داد.

 نتیجه اخلاقی

در زندگی چنان با سرعت حرکت نکنید که دیگران مجبور شوند برای جلب توجه شما پاره آجر به طرفتان پرتاب کنند !
خدا
در روح ما زمزمه می کند و با قلب ما حرف می زند. اما بعضی اوقات زمانی که ما وقت نداریم گوش کنیم، او مجبور می شود پاره آجری به سمت ما پرتاب کند. این انتخاب خودمان است که گوش کنیم یا نه !

زن ذلیلی

 زن ذلیل واقعی بودن هم برای خودش قوانینی دارد . اگر شما یک جوان رعنای تازه متاهل شده هستیدودرضمن علاقه مندید که زن ذلیل موفقی هم باشید، بایدبرخی از اصلی ترین قوانین ان را رعایت کنید . در چنین خانه ای:

۱)زن همیشه قوانین را وضع نموده و تصویب می کند.البته گاهی ممکن است بـدون اطـلاع قـبلـی قـوانین را تـغیـیـر دهـد.

 

۲)امکان ندارد مـردی تمام قوانین را بداند و اگر زن شک کند می تواند بلافاصله  قـوانـیـن را تـغیـیـر دهـد.

۳)زن حق دارد هر وقت که بخواهدعصبی و مشوش باشد.

۴)مردباید درتمام اوقات ارام باشدمگر اینکه زن ازاوبخواهدکه  عصبی شود.

۵)زن هـرگـز اشتبـاه نـمـی کـنـد.

۶)اگرمرد حرف بی جا و اشتباهی زد و کار اشتباهی انجـام داد باید بلافاصله مـعـذرت بـخـواهـد.

۷)اگر مرد از  قوانین سـر پیچی کرد  علت  ان است که  خوب  کتک  نخورده، استخوان بندی محکمی نـدارد  و  ضعیف و نـازک نارنـجـی است.

۸)چنانچـه  مرد  فکر کنـد که درست می گوید، بایـد به بند ۵مراجـعه  کند.

دختر ایرانی

1 با وجود ران های بدترکیب دامن کوتاه نپوشن قر ندن

2 کفش پاشنه 60سانتی نپوشن احساس مانکنی نکنن

3 با داشتن پاهای پشمالو جوراب شیشه ای نپوشن شلنگ تخته نندازن

4 با داشتن هیکل جنیفری بندری نرقصن و سینه نلرزونن

5 با داشتن چشمای بابا قوری خط چشم نکشن چشمک نزنن

6 عشوه شتری نیان ناز خرکی نکنن

7 از 30 تا پسر شماره نگیرن به هر 30تا هم زنگ نزنن

8 تا با یه پسر دوست می شن نگن فردا تولدمه

9 قبل از بیرون رفتن از خونه 30کیلو پودرو ماتیک نزنن خودشون رو جیگر ندونن

10 با دیدن یه پسر خوشتیپ میگرن نگیرن افه نیان

واسه خودتون اسم خوب انتخاب کنید

تشخیص نام !

اگر اسم عجیب و غریبی شنیدید و نتوانستید تخشیص دهید که این اسم مربوط به دختر است یا پسر، ذیلاً چند راه پیشنهاد می شود تا به شما  در تشخیصتان کمک کند. ذکر این نکته ضروری است که این معیارها 100% نمی باشد.

در موارد زیر اسم مورد نظر دختر می باشد:

1- اسم یاد شده، اسم علف باشد.(مثل ریحانه،پونه و ... اخیرا بنده اسم گندم هم شنیدم.)

2- اسم جک و جونور باشد: اعم از پرنده(پرستو،اسکارلت، درنا و...) حشره: پروانه، چهارپا: غزال و ...

3- ساعات مختلف روز: پگاه، سپیده،سحر

4- خوردنی باشد: مثل عسل

5- خیس باشد: مثل شبنم، دریا، ساحل،باران

6- اسم مورد نظر جزء امکنه(مکان ها) باشد ( اعم خشک و تر! )   مثل: صحرا،دریا، خاور، ایران

7- و کلا اسم بی معنا و مفهومی که به هر چیز می خورد جز اسم آدمیزاد.( مثلا تداعی!!!!)

اگر اسم مورد نظرهر یک از موارد فوق بود، شخص مورد نظر دختر و در غیر این صورت پسر می باشد.

-----------------

گضنفر جان سلام ! ما اینجا حالمان خوب است . امیدوارم تو هم آنجا حالت خوب باشد. این نامه را من میگویم و جعفر خان کفاش براید مینویسد. بهش گفتم که این گضنفر ما تا کلاس سوم بیشتر نرفته و نمیتواند تند تند بخواند،‌ آروم آروم بنویس که پسرم نامه را راحت بخواند و عقب نماند.

وقتی تو رفتی ما هم از آن خانه اسباب کشی کردیم. پدرت توی صفحه حوادث خوانده بود که بیشتر اتفاقا توی 10 کیلومتری خانه ما اتفاق میافته. ما هم 10 کیلومتر اینورتر اسباب کشی کردیم. اینجوری دیگر لازم نیست که پدرت هر روز بیخودی پول روزنامه بدهد. آدرس جدید هم نداریم. خواستی نامه بفرستی به همان آدرس قبلی بفرست. پدرت شماره پلاک خانه قبلی را آورده و اینجا نصب کرده که دوستان و فامیل اگه خواستن بیان اینجا به همون آدرس قبلی بیان.

آب و هوای اینجا خیلی خوب نیست. همین هفته پیش دو بار بارون اومد. اولیش 4 روز طول کشید ،‌دومیش 3 روز . ولی این هفته دومیش بیشتر از اولیش طول کشید

گضنفر جان،‌آن کت شلوار نارنجیه که خواسته بودی را مجبور شدم جدا جدا برایت پست کنم. آن دکمه فلزی ها پاکت را سنگین میکرد. ولی نگران نباش دکمه ها را جدا کردم وجداگانه توی کارتن مقوایی برایت فرستادم.

پدرت هم که کارش را عوض کرده. میگه هر روز 800،‌ 900 نفر آدم زیر دستش هستن. از کارش راضیه الحمدالله. هر روز صبح میره سر کار تو بهشت زهرا،‌ چمنهای اونجا رو کوتاه میکنه و شب میاد خونه

....

....



ببخشید معطل شدی. جعفر جان کفاش، رفته بود دستشویی حالا برگشت.

دیروز خواهرت فاطی را بردم کلاس شنا. گفتن که فقط اجازه دارن مایو یه تیکه بپوشن. این دختره هم که فقط یه مایو بیشتر نداره،‌اون هم دوتیکه است. بهش گفتم ننه من که عقلم به جایی قد نمیده. خودت تصمیم بگیر که کدوم تیکه رو نپوشی.

اون یکی خواهرت هم امروز صبح فارغ شد. هنوز نمیدونم بچه اش دختره یا پسره . فهمیدم بهت خبر میدم که بدونی بالاخره به سلامتی عمو شدی یا دایی !!!!

راستی حسن آقا هم مرد! مرحوم پدرش وصیت کرده بود که بدنش را به آب دریا بندازن. حسن آقا هم طفلکی وقتی داشت زیر دریا برای مرحوم پدرش قبرمیکند نفس کم آورد و مرد!‌شرمنده.

همین دیگه .. خبر جدیدی نیست.

قربانت .. مادرت.

راستی:‌گضنفر جان خواستم برات یه خرده پول پست کنم، ‌ولی وقتی یادم افتاد که دیگه خیلی دیر شده بود و این نامه را برایت پست کرده بودم !!!!!!!!!
 

 

 

به به به به

چندیست که بیما وفای تو شدم در بستر غم چشم به راهت شده ام این را تو بدان اگر بمیرم روزی مسئول تویی که من فدایت شده ام

غیرت مردم رشت قسم ...به فرهنگ لرستان قسم ... به فهم وشعورترکها قسم...به سخاوت اصفهانیها قسم...به صداقت آبادانیهاقسم... دوستت دارم

نخ داخل شمع از شمع پرسید:چرا وقتی من میسوزم تو آب می شوی...؟شمع جواب داد: مگه میشه کسی که تو قلب من بسوزه و من اشکی نریزم

شونه هام رو بهت قرض میدم که روشون گریه کنی ..گوشام رو تا بشنوه صدانو...دستامو تا اونا رو بگیری..پاهام که همراهیت کنه .. ولی قلبمو نمیدم..چون ار قبل مال خودت بوده

اتوبان تهران قم راهبندون میشه.. یکی میگه: چی شده؟ میگن: احمدینژادو گروگان گرفتند میخوان آتیش بزنن میگه: تا حالا کسی کمک هم کرده؟ میگن: آره تا حالا 3لیتر بنزین جمع شده

قبله بگذارم... و دست پرنیازم را به دستان که بسپارم.. گمانم کنج تنهایی همه تقدیر من بوده.. خدایا ...یک تشکر هم به درگاهت بدهکارم... به مثل آسمان پاکی خدای مهربانی ها... مرا دریاب خوبه من, که از تو سرشارم... مرا نگذار بیهوده اسیر آرزو مانم... اگر دنیای رویایم سراسر زیرو رو گردد.. .فقط یک حرف میماند , عزیزم دوستت دارم... ¤ نوشته شده در ساعت توسط حرف دل عاشق

در خبرها داشتیم که قرار است یک خودرو اسلامی با همکاری مالزی ساخته شود و دارای این قابلیت ها می باشد : 1- خودرو هنگام حرکت صلوات می فرستد 2- سرعت که از 80 بالاتر رفت، آیت الکرسی می خواند 3- وقت رد کردن چراغ قرمز می گوید"استغفرا.." 4- وقت رسیدن به جاده چالوس و موارد مشابه "فاتحه می خواند 5- وقت سوار کردن دوست دختر - دوست پسرها صیغه محرمیت می خواند

 

یکنفر می آید دیگری میرود و چرخهء آمد و رفت تکرار و تکرار میشود آری باید رفت و آری باید دل نداد و این شاید قانونی است که فراموشی و شاید ترس از جاودانگی آن را وضع کرده باید مسافر بود و سفر کرد و هجرت را تکرار و تکرار و تکرار کرد.... داستان آمد و رفت که شاید اسمش زندگی است

فردا و دیروز با هم دست به یکی کردند. دیروز با خاطراتش مرا فریب داد فردا با وعده هایش مرا خواب کرد . وقتی چشم گشودم امروز گذشته بود

ترکه از ژاپن برمیگرده. بهش میگن اونجا مشکل زبان نداشتی؟ میگه: من نه، ولی ژاپنی ها چرا

ترکه نشسته بود سر جلسه کنکور. سؤالا رو پخش می کنن و ترکه اول یه پنج دقیقه ای مبهوت به سؤالا خیره میشه . بعد یه پنج تومنی از جیبش در میاره شروع می کنه تند تند شیر یا خط کردن و پاسخ نامه رو پر میکنه . بعد 50-40 دقیقه مراقب میبینه ترکه خیس عرق شده و مرتب یه سکه رو میندازه بالا و زیر لب فحش میده . میره جلو می پرسه داری چیکار میکنی؟ ترکه می گه همه سؤالا رو جواب دادم . دارم جوابامو چک میکنم

در شبی  تاریک

که صدایی با صدایی در نمی امیخت

و کسی کس را نمی دید از ره نزدیک

یک نفر از صخره های کوه بالا رفت

و به ناخن های خون الود

روی سنگی کند نقشی را و از ان پس ندیدش هیچ کس دیگر

شسته باران رنگ خونی را که از زخم تنش جوشید و روی صخره ها

                                                                             خشکید

 

 

از میان برده است طوفان نقش هایی را

که به جا ماند از کف پایش

گر نشان از هر که پرسی باز

بر نخواهد امد اوایش

 

 

 

ان شب

هیچ کس از ره نمی امد

تا خبر ارد از ان رنگی که در کار شکفتن بود

کوه: سنگین سر گردان خونسرد

باد می امد ولی خاموش

ابر پر میزد ولی ارام

لیک ان لحظه که نهخن های دست اشنای راز

رفت تا بر تخته سنگی کار کندن را کند اغاز

رعد غرید کوه را لرزاند

برق روشن کرد سنگی را که حک شد روی ان در لحظه ای کوتاه

پیکر نقشی که باید جاودان می ماند

 

 

 

امشب

باد و باران هر دو می کوبند باد خواهد بر کند از جای سنگی را

 

 

و باران هم

خواهد از ان سنگ نقشی را فرو شوید

هر دو می کوشند

می خروشند

لیک سنگ بی محابا در ستیغ کوه

مانده بر جا استوار انگار با زنجیر پولادین

سالها ان را نفرسوده است

کوشش هر چیز بیهوده است

کوه اگر بر خوشتن پیچد

سنگ بر جا همچنان خونسرد میماند

و نمیفرساید ان نقشی که رویش کند در یک  فرصت باریک

یک نفر کز صخره های کوه بالا رفت